سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پاسخ به شبهات اعتقادی
 
لینک های مفید
|

 3ـ غیراخلاقی بودن قرآن

قرآن برخی رفتارهای ناپسند همچون دروغ‌گویی، دزدی، نیرنگ، فریب و حیله‌گری، برده‌داری، تجاوز جنسی، زجر، شکنجه و تروریسم را مجاز می‌شمارد. در اینجا به برخی از آیات غیراخلاقی قرآن اشاره می‌کنیم:

الف. تعدد همسران: قرآن در سوره نساء آیه ?انْکِحُوا مَا طَابَ لَکُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ?3? می‌گوید می‌توانید دو تا دو تا یا سه‌ تا سه‌تا یا چهار تا چهار تا همسر اختیار کنید.

ب. بی‌احترامی به زنان: قرآن در سوره بقره آیه ?نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ?223? زنان را کشتزار مردان خطاب کرده است و این تعبیری توهین‌آمیز نسبت به زنان است. ضمن اینکه در ادامه این آیه هر نوع رابطه جنسی با زن مجاز شمرده شده است که این حکم نیز توهینی دیگر به‌شمار می‌آید.

ج. برده‌داری زنان شوهردار: قرآن در آیات متعددی چون سوره نساء آیه ?وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ کِتَابَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ?24? و سوره مؤمنونآیه ?إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ?6? بهره‌گیری جنسی از زنانی که به کنیزی گرفته شده‌اند را روا می‌شمرد. این زنان کسانی هستند که شوهرانشان به مقابله با حکومت اسلامی برخاسته‌اند و در جنگ به اسارت مسلمانان گرفتار شده‌اند.

د. قطع کردن دست دزد: قرآن در سوره مائدهآیه ?وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُمَا جَزَاءً بِمَا کَسَبَا نَکَالًا مِنَ اللَّهِ?38? می‌گوید: «و مرد و زن دزد را به سزای آنچه کرده‌اند دستشان را به عنوان کیفری از جانب خدا ببرید و خداوند توانا و حکیم است.»

 

و. کشتار بی‌رحمانه: قرآن در آیات فراوانی مانند سوره توبه آیات ?قَاتِلُوهُمْ یُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَیْدِیکُمْ وَیُخْزِهِمْ?29? و?قَاتِلُوا الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ?14? و ?یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِینَ یَلُونَکُمْ مِنَ الْکُفَّارِ وَلْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً?123?، سوره مائده آیه ?إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ?33?، سوره انفال آیه ?فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ کُلَّ بَنَانٍ?12?، فرمان کشتار بی‌رحمانه کافران و بریدن سرها و انگشتان و دست و پای آنها را صادر می‌کند و همین آیات مبنای رفتارهای مسلمانانی چون داعش است. ادامه مطلب...

[ شنبه 95/11/9 ] [ 8:54 عصر ] [ asadi ] [ نظرات () ]

 شبهات مرتبط با قرآن

از آنجا که قرآن مهم‌ترین سند و مبنای حقانیت دین اسلام است، در بررسی شبهات مرتبط با نبوت خاصه لازم است فصلی را به بررسی شبهات مربوط به قرآن اختصاص دهیم:

1ـ معجزه نبودن قرآن

معجزه و خارق‌العاده بودن قرآن را در دو بخش اعجاز لفظی و محتوایی می‌توان بررسی کرد.

در بخش اعجاز لفظی وقتی متن قرآن را بررسی می‌کنیم، نکته‌ای خارق‌العاده در آن نمی‌بینیم. حتی بسیاری از ادیبان و دانشمندان صدر اسلام به معجزه بودن لفظ قرآن اعتقادی نداشته‌اند. مثلاً ابراهیم نظام، یکی از این افراد، در نفی اعجاز لفظی قرآن می‌گوید «نظم قرآن و کیفیت ترکیب جمله‌های آن معجزه نیست و سایر بندگان خدا می‌توانند نظیر یا حتی بهتر از آن بیاورند». در همین راستا ابوالعلاء معری شاعر بزرگ عرب منشئات خود را برتر از قرآن دانسته‌است.

تئودور نلدکه، پدر علم مطالعات قرآنی در اروپا، ضمن قابل شمردن ارزش بلاغی قرآن، قرآن را از نظر زیبایی به هیچ‌روی اثر تراز اولی به‌حساب نمی‌آورد. از نظر نلدکه محمد به هیچ وجه در سبکْ استاد نیست و این تعصب مسلمانان است که یک تولید معیوب ادبی را تا حد شاهکاری بی‌بدیل بالا برده‌اند. انتساب «قطعه، قطعه بودن» و «عدم پیوستگی» متن قرآن در نوشتارهای مستشرقان بعدی تا به امروز نیز تکرار شده‌است.

اثبات اعجاز محتوایی قرآن از اعجاز لفظی هم مشکل‌تر است. چرا که مطلب چشمگیر تازه‌ای که دیگران نگفته باشند یا دستور اخلاقی نابی که بدیع جلوه کند در قرآن نیامده‌است. داستان‌هایش اغلب از داستان‌های یهودیان و ترسایان اخذ شده ‌است و همین انتقادی بود که خود دشمنان محمد هم در مکه در آن زمان به وی کردند و داستان‌های قرآن را اساطیرالاولین خواندند. چندان که یکی از مخالفان محمد در مقام انتقاد از وی گفت که قصه‌هایی از اسفندیار می‌داند که از داستان‌های محمد دلکش‌تر است. حتی احکام و شرایعی که در قرآن آمده ‌است همه در دین‌های دیگر سابقه ‌دارد یا ادامه? آداب و سنن عربی جاهلی‌است. اصول و احکامی که برگه‌های ابتدایی قرآن را پرکرده‌است عبارتند از روز قیامت، بهشت و دوزخ، کتاب آسمانی، وحی به وسیله فرشته، مزایای پیروی از امور مذهبی و غیره که همگی از نوشتارهای مقدس یهودیان گرفته شده ‌است.

پاسخ: ادامه مطلب...

[ شنبه 95/11/9 ] [ 8:53 عصر ] [ asadi ] [ نظرات () ]

برهان شر

مقدمه

در طی تاریخ بشر همواره افکار و عقاید ادیان و مکاتب مختلف در ذیل موضوع  خداپرستی و انکار وجود خدا به بحث و گفتگو می‌پرداختند. ما در این مقوله به بحث و بررسی پیرامون یکی از براهین منکران خدا به نام برهان شر می پردازیم.

عده‌ای از خداپرستان برای توجیه مسئله شرور، جهان را به دو قسمت نیک و بد تقسیم کردند و قائل به دو مبدا برای جهان شدند. در واقع ثنویه برای اینکه خداوند را از بدی‌ها و شرور تبرئه کنند او را به شرک و ناتوانی و زبونی آلوده کرده‌اند.

اما منکران خدا با استفاده از مسئله شرور و وجود بدی‌ها و بی‌نظمی‌ها و نقصان‌ها در عالم هستی مبدأ باشعور عالم عادل حکیم را انکار می‌کنند و می‌گویند این خدا یا عالم نیست یعنی نمی‌داند و این شرور را خلق می‌کند و یا عادل نیست یعنی می‌داند و با این حال شرور را به‌وجود می‌آورد و بی‌عدالتی می‌ورزد. پس خدای عالم و عادل وجود ندارد.

موحدان و دانشمندان مسلمان در پاسخ به این شبهات نکاتی را بیان کرده‌اند که در در اینجا به‌صورت خلاصه و در چند مرحله تقدیم می‌کنیم:

الف. ماهیت شرور

شرور و بدی‌ها عدمی هستند و ما فقدان خوبی‌ها را شر می‌دانیم. یعنی شرور یا از این جهت شر هستند که ذاتا نیستی یا عدم‌اند مانند فقر و مرگ و نادانی و کوری و کری و... و یا هستی‌هایی هستند که موجب نیستی و عدم می‌شوند مانند گزندگان، میکروب‌ها، سیل، زلزله و ...

فقدان این امور به دلیل محدودیت‌های جهان هستی است. در جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم، خاصیت و محدودیت‌هایی حاکم است که لازمه آن، وجود چنین شروری در کنار خیرات و خوبی‌هایی است که خداوند آنها آفریده است. پس منشأ همه هستی چیزی جز خدای یکتا نیست، اما اینکه چرا شرور را در کنار خیرات پدید آورده است در مرحله بعد بررسی می‌شود. ادامه مطلب...

[ شنبه 95/11/9 ] [ 8:44 عصر ] [ asadi ] [ نظرات () ]

عدل الهی به چه معناست؟

یکی از مسائل محوری و مهم در ادیان الهی، اصل عدل و حکمت است که زیر بنای بسیاری از مسائل کلامی به‌شمار می‏رود و در ابواب مختلف به آن استناد می‏شود. شیخ صدوق از حضرت علی (علیه السلام) روایت کرده که فرمود: روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مسجد نشسته بود، مردی یهودی وارد شد و پرسشهایی را در زمینه توحید و صفات خدا مطرح نمود، و از آن جمله پرسید: آیا پروردگارت ستم می‏کند؟ پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: خیر، یهودی گفت به چه دلیل؟ پیامبر پاسخ داد: «لعلمه بقبحه و استغنائه عنه»؛ چون به زشتی ظلم آگاه است، و نیازی به انجام آن ندارد. یهودی گفت: آیا در این باره از جانب خدا مطلبی بر تو نازل گردیده است؟ پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: آری، آنگاه آیاتی از قرآن را برای او تلاوت نمود. (توحید صدوق، ص 398-397)

تقریباً در همه ادیانى که به خدایى متشخص اعتقاد دارند، یکى از صفات خداوند عدالت اوست. مسلمانان، یهودیان و مسیحیان خداوند را عادل می دانند و معتقدند خداوند به بندگان خود ظلم نمی‌کند. این مسئله آن‌قدر اهمیت یافت که به واسطه نفی و اثبات در این مساله - یعنی مساله عدل - متکلمین اسلامی دو نحله شدند: عدلیه و غیر عدلیه: عدلیه یعنی طرفداران اصل عدل الهی، و غیر عدلیه یعنی منکرین اصل عدل الهی. البته ذکر این نکته لازم  است که منکرین عدل الهی نمی‌گفتند خداوند ظلم می‌کند بلکه عدل را به‌گونه‏ای خاص تفسیر می کردند. به نظر ایشان عدل، خود حقیقتی نیست که قبلاً بتوان آن را توصیف کرد و مقیاس و معیاری برای فعل پروردگار قرار داد. اساساً معیار و مقیاس برای فعل الهی قرار دادن نوعی تعیین و تکلیف و وظیفه، و تحدید و تقیید مشیت و اراده برای ذات حق محسوب می‏شود. عدل، مقیاس فعل پروردگار نیست، بلکه فعل‏ پروردگار، مقیاس عدل است .

متکلمین شیعه عموماً از عدلیه هستند و یکی از اصول دین اسلام را اصل «عدل» می‌دانند. از منظر قرآن نیز در عالم تکوین، ظلم و بی‏عدالتی در آفرینش هستی جایی ندارد و در عالم تشریع نیز عدل مهم‏ترین هدف بعثت انبیا تلقی گردیده است.


شبهات مربوط به عدل الهی

توضیح معنای عدل

·         درباره معنای صفت عدل در خداوند بیان‌های گوناگونی مطرح شده است.

·        تعریف عدالت به تناسب و اعتدال درباره خداوند صحیح نیست زیرا وقتی او خالق همه هستی است، معیاری جداگانه برای سنجش اعتدال و تناسب درباره فعل او قابل طرح نیست.

همچنین عدالت الهی به‌معنی مساوات در تقسیم امور و کمالات نیست چرا که اساسا مساوات در شرایط متفاوت ناپسند است.

بلکه عدالت به‌معنای آن است که هر چیزی در جای خودش قرار گیرد و هر صاحب حقی به حق خودش برسد. که البته این حق چیزی جز عطا و لطف و فیض‌بخشی خود خدا نیست. اگر نه، حقی جداگانه که بر خداوند تحمیل شود قابل فرض نیست. با این حال از آنجا که عقل ما تنها معیار شناخت است و با همان عقل اصل وجود خدا و صفات کمال او را شناخته‌ایم، می‌فهمیم که وقتی او حقی را برای مخلوقی ایجاد کرد، به آن حق پایبند خواهد بود و ظلم به همان معنایی که ما با معیارهای عقل خودمان می‌فهمیم در خدا راه ندارد.

شبهاتی که درباره این صفت مطرح می‌شود:

1ـ تبعیض:

تبعیض‌های مشهود در مخلوقات خدا با عادل بودن او سازگار نیست. این تبعیض هم در تقسیم امکانات آسایش و زندگی و تحمل رنج گروهی از موجودات و هم در مراتب کمال و معنویت وجود دارد و موجوداتی که بدون هیچ گناهی دچار رنج‌های فراوان یا محرومیت از مقام‌ها و مراتب بالای وجود شده‌اند حق دارند به خدای هستی اعتراض کنند چرا آنها را به‌جای افراد برخوردار قرار نداده است. ادامه مطلب...

[ شنبه 95/11/9 ] [ 8:28 عصر ] [ asadi ] [ نظرات () ]

 

بخش دوم: دین و نبوت

فصل سوم: شبهات مرتبط با شخصیت و نبوت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)

 پس از بیان شبهات مربوط به نبوت عامه، نوبت می‌رسد به بررسی شبهات نبوت خاصه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و نقد اسلام. بخشی از این شبهات به بیان اشکالات و اعتراضاتی درباره شخصیت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و ادعای نبوت ایشان اختصاص دارد که در این فصل به بررسی آنها می‌پردازیم و بخش دیگر که به شبهات مرتبط با قرآن کریم اختصاص دارد در فصل بعد مطرح خواهد شد.

 

1ـ اتهام بیماری روانی

بر اساس آنچه در تاریخ نقل شده و قرآن نیز بارها به آن اشاره کرده، مخالفان پیامبر وی را فردی دیوانه، جن‌زده و کاهن خطاب می‌کردند. این موضوع نشان می‌دهد او واقعاً دچار چنین مشکلاتی بوده و بر اثر همین بیماری خیال می‌کرده به او وحی می‌شود. حالت‌هایی چون از حال رفتن و غش کردن او در هنگامی که تصور می‌کرد به او وحی شده است نیز در متون اسلامی نقل شده که این فرضیه را تأیید می‌کند.

 

پاسخ:

حالات غیرعادی به‌‌معنی بیماری نیست. گاهی یک مشکل یا محدودیت که همگانی شده باشد طبیعی به‌نظر می‌رسد و کسانی که آن حالت را ندارند، غیرعادی و بیمار شمرده می‌شوند. چه‌بسا حالاتی که برای یک فرد وارسته و متصل به ماوراء طبیعت پیش می‌آید ناشی از سنگینی وحی و امور ماورایی باشد.

دیوانه و کاهن خطاب شدن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از سوی دشمنان و مخالفان ایشان نیز موضوعی جدید و عجیب نیست. چرا که معمولاً در دوره‌های گوناگون تاریخ و در بسیاری از جوامع، افراد فرهیخته را که افق دید بالاتری از عموم مردم داشته‌اند، دیوانه نامیده‌اند. اینکه دشمنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) او را دیوانه خطاب می‌کردند و به ایشان نسبت‌های ناروا می‌دادند، دلیلی بر درستی این نسبت‌ها نیست،  بلکه نشانه دشمنی و بی‌اخلاقی آنهاست.

 

2ـ بی‌معجزه بودن پیامبر

یکی دیگر از دلایلی که برای اثبات نادرست بودن ادعای نبوت محمد ارائه شده، ناتوانی او از ارائه معجزه است. در صورتی که وی واقعاً پیامبر می‌بود، قرآن باید همان‌گونه که به معجزات دیگر انبیا پرداخته، به اعجازها یا دست‌کم یکی از معجزات وی اشاره‌ می‌کرد، حال آنکه نه‌تنها در قرآن صحبتی از معجزات او به‌میان نیامده، بلکه دقیقاً برعکس، قرآن به‌وضوح اشاره می‌کند که ایشان فردی معمولی است و معجزه‌ای ندارد. در قرآن آیاتی وجود دارد که عجز ایشان را در مقابل درخواست‌های معجزه از سوی مردم نشان می‌دهد و این وقایع را می‌توان با گوشه‌هایی از تاریخ اسلام تطبیق داد. ادامه مطلب...

[ شنبه 95/11/9 ] [ 8:19 عصر ] [ asadi ] [ نظرات () ]
          مطالب قدیمی‌تر >>

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
|
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 48
کل بازدیدها: 7492